گفتگوی اختصاصی نشریه همشهری تندرستی با دکتر روازاده چاپ

گفت و گویی با دکتر روازاده درباره تمام اظهار نظرهای جنجالی اش در سال های اخیر

تا 7 سال دیگر ایران پر از آلزایمری می شود!

دکتر حسین روازاده را کمتر کسی است که نشناسد. او چهره مشهوری است که در قلمرو طب سنتی ایران برای خودش اسم و رسمی دارد و البته شخصیتی جنجالی و پر حاشیه دارد. عقاید گاهی افراطی او درباره تغذیه و سبک زندگی و درمان بیماری ها، همچنان که عده ای دیگر را به دشمنان قسم خورده او تبدیل کرده گروهی را شیفته خود کرده است. فضای مجازی را

که جستجو کنید به سایت ها و وبلاگ های متعددی بر می خورید که دکتر روازاده را نقد یا از او تقدیر و تشکر کرده اند. برای اینکه ابهامات و حواشی عقاید و نظریات دکتر روازاده برایمان روشن شود با او در مطبش به گفت و گو نشستیم.

دفتر دکتر روازاده مفروش است و باید بدون کفش وارد شد؛ خودش هم خوش خلق تر و صبورتر از چیزی است که تصور می کردیم. چای با گل گاوزبان و لیموترش از مهمانان پذیرایی می کند و به جای قند روی میز گلوله های شکرسرخ به چشم می خورد.

آقای دکتر مردم اخیراً گرایش زیادی به طب سنتی پیدا کرده اند؛ دم نوش ها و داروهای گیاهی بیش از پیش طرفدار پیدا کرده اند و تعداد عطاری ها روز به روز زیادتر می شود. در مقابل، بعضی‌ها هم معتقدند طب سنتی مد روز است و بعد از مدتی که تب آن فرو بنشیند مردم از این طب ناامید می شوند و دوباره به طب جدید روی می آورند، نظر شما چیست؟

زمانی می توانیم بگوییم چیزی مُد است که در دل یک جامعه و فرهنگ ثابت، تغییر می کند. یعنی اگر داخل یک فرهنگ تغییراتی بیاید و برود می توانیم بگوییم مُد است، ولی وقتی یک فرهنگی می رود و یک فرهنگی می آید این دیگر مُد نیست. همین چند وقت پیش در شبکه یک تلویزیون، نظرسنجی پیامکی انجام دادند و از مردم پرسیدند نظرتان راجع به این دو طب چیست؟ به کدام بیشتر مراجعه می کنید؟ سی هزار نفر گفتند طب اسلامی و دو هزار نفر گفتند طب جدید! این آمار برای کسانی که بر طبل توخالی طب جدید می کوبند، یک هشدار جدی است.

طبل توخالی؟ یعنی طب جدید فقط ادعا دارد؟

ببینید، ما در طول تاریخ همیشه یک ارزش داشتیم و یک ضد ارزش. همیشه در برابر ارزش ها عده ای هم بوده اند که قد علم کردند و ضدارزش ها را غالب کردند. جنگ بین این دو گروه همیشه بوده است. وقتی عده ای حمله می کنند و کتابخانه ها را آتش می زنند عده ای دیگر می آیند کتابخانه تأسیس می کنند، وقتی عده ای از سر مردم چادر می کشند، عده ای برای مردم حجاب درست می کنند. معتقدم یک سری آدم آمدند و آرام آرام نفوذ کردند و آن علم قدیمی و راستین را به عمد به فراموشی سپردند. خیلی اصولی برنامه ریزی کردند و از روی فکر همه چیز را خراب کردند و به جایش چیزهایی را ساختند که برای بشر مضر است.

یعنی عده ای با قصد سلامت مردم را هدف قرار داده اند؟

بله یک مثال عرض می کنم؛ در طب هفت هزار ساله ما مشخص شده مادری که زایمان می کند تا سه روز اول زایمان در سینه هایش ماده ای سمی وجود دارد که این را نباید به نوزاد بدهند. اگر نوزاد این ماده را بخورد زردی می گیرد و مشکلات مغزی و اثرات دراز مدت برایش ایجاد می شود. ولی بعد از سه روز آغوز شروع به ترشح می کند که خیلی عالی است. پس سه روز اول مادر نباید شیر بدهد و برای تغذیه نوزاد همین کفایت می کند که روغن زرد را به اندازه یک قاشق چایخوری با انگشت به سقف دهان بچه بمالید. اما ضد ارزشیون آمدند گفتند مادر از همان روز اول باید به نوزاد شیر بدهد. یا مثلاً در هفت هزار سال طب ثابت شده که بسیار خطرناک است اگر مادر بارداری در 10 روز اول زایمانش گوشت و مرغ و هر جانداری را بخورد چرا که دچار گوشت های اضافی داخل رحم می شود که امروزه تحت عنوان فیبروم و میوم و پولیپ شناخته می شود ولی ضدارزشیون در طب جدید جا انداخته اند که به زن تازه زایمان کرده حتماً گوشت بدهید، صبح کباب، ظهر کباب، شب کباب! یا به طور مثال تأکید می کنند شب ها قبل خواب حتماً مسواک بزنید. ما رفتیم تحقیق کردیم در متون طبی قدیمی دیدیم که مطلقاً شب ها نباید مسواک زد و خود خمیر دندان هم بسیار مضر است. کسانی که شب ها مسواک می زنند دائم مقیم دندانپزشکی اند. البته اینطور هم نیست که غذا بخوری و بخوابی، شرط و شروطی دارد. باید حتماً مقداری پنیر شور مثل پنیر تبریز یا عسل را قبل از خواب در دهان بریزید و با زبان روی دندان ها بمالید و بقیه اش را بخورید. این دوتا نگه دارنده دندان هستند و هر چیزی هم لای دندان ها باشد صبح راحت با شست و شو خارج می شود. از این مثال ها تا دلتان بخواهد هست.

این چیزهایی که می گویید، مثل مسواک زدن و شیر دادن به نوزاد چیزی است که در همه جای دنیا مرسوم است. اگر فقط برای ضربه زدن به سلامت مردم ما درست شده اند؛ پس چطور در همان اروپا و آمریکا هم همین کار را می کنند؟

هرجا که این کارها انجام می شود غلط است و این درست نبودنش را می توانیم از نظر علمی ثابت کنیم. از 160 سال پیش به این طرف ارزشیون در کل دنیا کمرنگ شدند. آن قدر که امروز شما استدلال می کنید هر جا که می روی همین است. خب این غلط است ولو که در کل دنیا به همین منوال باشد. توصیه دین این است که شب می خواهی بخوابی همنشین با مدفوع نشو.

مدفوع معنایش مشخص است در مرحله ای که جذب صورت گرفت، فضولاتی تولید می شود که آن فضولات باید بدون تغییر خارج شوند. هر قدر در بدن باقی بمانند این عصاره فضولات است که وارد خون شما می شود و این برای سلامت بد است. اما الان می بینیم که می گویند اصلا شب دستشویی رفتن و اجابت مزاج مهم نیست، اصلاً روزش هم مهم نیست، تعدادش هم مهم نیست! بعد می گویند یک ماه هم شکم کار نکند مهم نیست! در حالی که ما می گوییم حداقل روزی دوبار باید اجابت مزاج داشته باشید، اگر این طور نباشد شما باید فکری به حال خودتان بکنید. اگر فردا پوست صورتت خراب شد باید بدانی یکی از دلایلش این است که شکمت خوب کار نکرده ولی در طب جدید اهمیتی به این موضوع مهم نمی دهند.

پس شما همه عقاید طب جدید را زیر سوال می برید؟ اصلاً شما خودتان تحصیلات پزشکی دارید؟ چون عده ای می گویند شما طبیب سنتی هستید و پزشکی نخوانده اید.

من مدرکم را از دانشگاه تهران در رشته پزشکی عمومی گرفته ام و سال های متمادی هم خارج از کشور تحصیل کرده ام. علت این حرف هایی که در مورد مدرکم می زنند این است که بازمانده های آن نظام ضد ارزشی که در حال پاک شدن و حذف شدن هستند مقاومت می کنند و چشم هایشان را می بندند و می گویند ما ندیدیم! این دکتر نیست! حتی در تلویزیون هم تا چند وقت پیش، وقتی ما را نشان می دادند جوری نشان می دادند که یعنی عطار هستیم یا می نوشتند آقای روازاده، نه دکتر روازاده، تا اگر کسی نمی داند که ما پزشکیم، از این به بعد هم نداند.

آیا تحصیل در رشته پزشکی به شما کمک کرد که بتوانید مقایسه بهتری داشته باشید بین طب سنتی و طب جدید یا فکر می کنید نه اصلاً ربطی به هم ندارند؟

طب، یک پایه و اساسی دارد. باید از یک جا شروع کنید تا به یک جایی برسید. اگر به آن پایه مسلط نباشید این شاخ و برگی هم که باید روی آن ستون قرار بگیرد جایگاهی ندارد و محکم نمی شود.

پس شما طب جدید را نفی نمی کنید...

نخیر ما اصلاً رد نمی کنیم و افتخار هم می کنیم که به قول رسول خدا علم را از چین هم شده برویم بیاوریم به کشورمان. طب جدید خوب است چون پایه و اساسش از روی طب اصیل ایرانی برداشته شده اما آنجا که در پایان کار می خواهد به مردم خدمت بکند نقص فراوانی دارد. الان وقت آن فرا رسیده که این چیزی که به درد مردم نمی خورد، استفاده بهینه ازش نمی شود را کنار بگذاریم. به چه درد شما می خورد بدانید چند تا استخوان دارید؟ اینکه بروید پیش طبیب و او برایتان بگوید چند تا استخوان دارید چه نفعی به حالتان دارد؟ اساس این کار این است که طبیب درد شما را با ابزاری که دارد تشخیص بدهد و بعد بتواند آن را درمان کند.

طب جدید به چه دردی می خورد وقتی یک عفونت ساده گلو، یک سرماخوردگی را نمی توانید درمان کند؟ چرا برای سرماخوردگی ویروسی دانشجوی پزشکی را به سمتی هدایت می کنند که آنتی بیوتیک تجویز کند؟ آنتی بیوتیک اگر برای درمان ویروسی خوب بود، پس برای ایدز و هپاتیت هم آنتی بیوتیک بدهید خوب شود. این طوری آن بیماری که قرار است دوران نقاهت دو سه روزه را بگذراند و حالش خوب شود، یک هفته طول می کشد تا خوب شود ولی طوری برایش جا می افتد که قرار بوده یک ماه در بستر باشد و حالا یک هفته ای خوب شده، در حالی که این طور نیست. اصلاً آنتی بیوتیک دوای ضد ویروس نیست، ضد میکروب است، ضد باکتری است... ما طب جدید را نفی نمی کنیم و خیلی هم خوب است، ولی در نهایت به بن بست رسیده است.

معتقدید با طب ایرانی تمام بیماری ها درمان می شوند؟

درمان می کردند. نمی گویم من می توانم درمان کنم ولی آنها درمان می کردند. شما به عنوان یک خبرنگار باید حواستان باشد با کلمات شما را بازی ندهند. خیلی از پزشکان ما هنوز نمی دانند که خودشان دارند خودشان را گول می زنند. وقتی صحبت می کنیم می گویند آقای دکتر ما تا حالا اینطوری نگاه نکرده بودیم به ماجرا.

برای رماتیسم چه درمانی داریم؟ هیچ! برای میگرن چی داریم؟ هیچ! فشارخون؟ هیچ! آلرژی؟ هیچ! دیابت؟ هیچ! ما برای بسیاری از بیماری ها در طب مدرن درمان نداریم، پس چرا اسمش را می گذاریم درمان؟ بگوییم برای تحت نظر گرفتن، برای کنترل بیماری بیایید به پزشک مراجعه کنید، برای درمان هم انشاالله خداوند در آینده یکی کمکی بکند تا ما بتوانیم درمان های مریضی ها را پیدا کنیم!

مردم کدام طب و کدام روش را باور کنند؟

خب من دوباره با یک مثال جواب شما را می دهم. طب اسلامی می گوید شما اگر کلاه بر سرت بگذاری باعث رشد مو می شود ولی در طب جدید می گویند کلاه باعث ریزش مو می شود. کدام درست است؟ اگر کلاه نخی باشد، نمدی باشد، پشمی باشد حفاظت می کند و رشد مو را هم به دنبال دارد ولی کدام کلاه است که این ویژگی را دارد؟ اول کلاه را ضد ارزشی کرده اند، کلاه مضر برای ما درست کرده اند و بعد اثرات سوء ش را می شمرند، خب همه چیز الان این طوری شده است. مثل جریان نمک... ما می گوییم نمک فشارخون را پایین می آورد؛ طرف مقابل می گوید نمک فشارخون را بالا می برد. کدام درست است؟ اینجا ما توجه هموطنان مان را به این موضوع جلب می کنیم که عزیزان آیا این نمکی که فشار را بالا می برد، همان نمکی است که در طب اسلامی گفته می شود؟ خیر این نیست. نمک دریا را شما اگر به خانم بارداری بدهید قطعاً ورم بدنش خوب می شود، بدهید به کسی که فشارخون دارد قطعاً فشارش را پایین می آورد. چرا این را به آزمایش نمی گذارند؟ بحث ما همین جاست!

شما مرتب می گویید طب اسلامی... آیا طب اسلامی با طب سنتی یا همان طب بوعلی سینا متفاوت است؟

کلمه سنتی را روی هر چیزی که می گذارند می خواهند جا بیندازند که سنتی یعنی قدیمی، یعنی کهنه پرستی، یعنی دیگر تاریخ مصرفش گذشته... حالا شما به من بگویید، شلوار جینی که 40 سال پیش وارد کشور کرده اند سنتی است یا مدرن؟ ولی این را بهش نمی گویند سنتی چون اگر بگویند دیگر کسی نمی پوشد چون از مُد افتاده. سنتی در جامعه ما دو معنای متفاوت دارد که یکی اش خیلی خطرناک است؛ همان که می گوید این به درد جامعه نمی خورد باید بیندازیدش بیرون... رسم بر این است که شما غذا را داخل دهان بگذارید و بجوید، حالا اگر صد هزار سال از این کار گذشته دیگر کهنه شده؟ حالا از این به بعد توی چشم مان بگذاریم قاشق را؟! بعضی ها که مدعی علم هستند می گویند زمانی الاغ سواری بوده، الان هواپیما سوار می شویم پس علم رشد کرده... خب آقای فلانی، یک زمانی اجداد شما با پا راه می رفتند، الان شما با کله راه برو! دستت را بگذار زمین پاهایت را هوا کن این طوری راه برو... چون زمان بهش خورده شما باید روش ات را عوض کنی؟ نخیر این را بهش نمی گویند رشد علم این را بهش می گویند تعصب. علم واقعی می ماند. علم چیزی نیست که تعویض شود. اصلاً معنای علم در جوامع ضد ارزشی با معنای علم در طب ما فرق می کند. ما می گوییم علم چیزی است که قابل توسعه و رشد باشد اما قابل از بین بردن نباشد یعنی تعویض نمی شود. آنها می گویند علم می تواند خودش را نقض کند؛ یعنی امروز به این نتیجه رسیدیم که این کار درست است فردا می گوییم غلط است. این علم نیست! این نظریه است. علم ماندنی است و عوض نمی شود. اگر بوعلی سینا همین الان زنده شود، به شما قول می دهم با سرنخ هایی که پیدا کرده ایم همه بیماری ها را جارو می کند، تمام بیماری ها را درمان می کند. ما یک مقدار از درس های اینها را یاد گرفتیم داریم غوغا می کنیم الحمدالله، مردم هم راضی اند. در مجموع ما به این طب می گوییم طب ایرانی، اسلامی، سنتی.

نظرتان راجع به تدریس طب سنتی در دانشگاه چیست؟

این ابتدای کار است و ما خیلی سعی کردیم برای جا انداختن این طب. این همهمه ای هم که الان ایجاد شده در کشور و افراد علاقمند به این طبابت زیاد شده اند، این کار را دانشگاه نکرده، خدمتگزارانی مثل بنده و حاج آقا خیراندیش کرده اند. کجا دیده اید وزارتخانه ای، سازمانی بیاید حمایت کند از این طب و آن را اشاعه دهد؟ عکسش بوده است، یعنی هر کسی که در این زمینه قدم برداشته، اذیت شده، دستگیر شده یا به زندان رفته است. اینکه می بینید امروز طب اسلامی به این گستردگی در کشور و منطقه مطرح شده علتش این است که دوستان ما خیلی زحمت کشیده اند و مردم را مطلع کردند و این منجر به تأسیس دانشکده ای در این راستا و به دنبال آن تأسیس دانشگاهی در این راستا و به دنبال آن تشکیل معاونتی در این راستا... خیلی هم خوب است.

با وجود روی آوردن خیلی از مردم به طب سنتی، اجرای سبک زندگی اش کار خیلی سختی است. بیشتر آدم ها زود خسته می شوند... شما خیلی سخت گیر هستید و در سخنرانی هایتان می گویید آب، روغن، نمک مشکل دارد؛ پس مردم چه کار کنند؟ چه بخورند؟ از کجا تهیه کنند؟

من سوال شما را جور دیگری پاسخ می دهم... یک کشوری که نمی داند سوسیس چیست، کالباس چیست، نوشابه رژیمی چیست، آبمیوه صنعتی چیست، چطوری می تواند یک دفعه راه بیفتد از اینها بخورد؟ این طور که نظام ضد ارزشی، سال ها کار کرده اینها هم محصولاتش است. این نظام ضد ارزشی استاد فرهنگ سازی است. ما سال ها مشغول جنگ بودیم، مشغول ساختن سخت افزار نظام مان بودیم و در این فرصت آنها کار خودشان را کرده اند. آنها هنوز هستند، در قسمت نرم افزار و ناامید نیستند و می دانند که این طرفی ها می آیند آنها را حذف می کنند. همین نظرسنجی که سی هزار نفر می گویند از طب اسلامی استفاده می کنند نشان دهنده این است که انقلابی در این زمینه در شرف وقوع است. من می دانم مسئولین به چیزی جز رشد و تعالی بشر فکر نمی کنند. ما هم اگر خدا بخواهد به خدمتگزار کوچکی در این راستا هستیم که آگاهی می دهیم به مردم، شما که آگاه شوید زمینه فراهم می شود که آن آب خوردن درست شود که مواد شیمیایی را توی آب نریزند.

این سخت است چون برخلاف جریان آب شنا کردن است. ما چاره ای نداریم، داریم برخلاف رودخانه حرکت می کنیم...

این ضدارزشیون که می گویید چه کسانی هستند؟ کجا هستند؟ اگر منظورتان اروپا و آمریکاست که خودشان هم همین طوری زندگی می کنند!

این یک بحث پیچیده است، ما نمی خواهیم وارد بحث «خودشان» شویم! «خودشان» نیستند، خودشان آنهایی هستند که وقتی در دانشگاه انگلیس یکی شان را گیر می اندازیم می گوییم بیا برویم ناهار بخوریم می گوید من غذای خودم را از خانه آورده ام.

یعنی یک عده خاصی منظورتان است؟

بله. خواص! اینها همان یک درصدی هستند که در اروپا و آمریکا کنترل همه چیز دست شان است وگرنه بقیه مردم دنیا اصلا کاری به کار کسی ندارند، آنها هم دارند کباب می شوند. اما فرقش با من و شما این است که ما الان بیدار شده ایم اما آنها هنوز خوابند، همه چیزشان هم دارد از بین می رود.

پزشکان زیادی در حیطه طب سنتی فعال هستند ولی هیچ کس به اندازه شما چهره نشده. سخنرانی های شما مدت ها سوژه ثابت شبکه های ماهواره ای بود و به عنوان شوخی و مزاح مطرح می شد.

اگر آن طرفی ها ما را تأیید کنند، باید به خودمان شک کنیم. وقتی برعلیه شما حرف بزنند بدانید کارتان درست است. پس خدارا شکر که از ما تعریف نمی کنند، تعریف می کردند ناراحت می شدم. ولی مطلب دوم این است که چنین پیروزی نصیب کشور ما شده و من این پیروزی را متعلق به بچه جبهه ای ها می دانم. ما الان هر کاری دوست داریم در نظام خودمان می کنیم و آنها هم از آنجا که توان برخورد ندارند و راهکارهای قدیمی شان دیگر اثر ندارد دست به تمسخر ما می زنند. راهکار های قدیمی شان چه بود؟ این که مثلاً یک نفر را از وزارت بهداشت یا قوه قضاییه تحریک کنند که بیاید برای من دردسر درست کند و مرا نسبت به نظام بدبین کنند و بعد بگویند بیا بهت ویزا می دهیم، اینها قدر علم را نمی دانند، بیا در کشور ما کار کن. ولی فهمیدند که ما دست آنها را خواندیم و من اگر تکه تکه شوم از این نظام، پایم را بیرون نمی گذارم چون آمده ام خدمت کنم. اینها اسیر منند و فکر نکنید من یک چیزی گفته ام تمام شده، کار به جایی رسید که دوتا از سفرای خارجی آمدند گفتند می خواستیم ببینیم شما کی هستید که اینقدر درباره شما حرف می زنند یا خیلی ها از طریق همان صحبت ها با ما آشنا شده اند آمده اند سایت ما را دیده اند و بعد خودشان شده اند مبلغ ما. بگذارید ادامه بدهند کارشان را.

در داخل هم شما منتقد زیاد دارید. مثلاً در سایت ها اعلام شده دبیرخانه کارگروه نمک کشور، نمک دریایی تبلیغ شده توسط دکتر روازاده را تقلبی اعلام کرد.

در داخل کشور، تنها مخالف ما وزارت بهداشت است که الان دیگر نصفش مخالف نیست. اما در وزارتخانه های دیگر من مخالف ندارم... ما هرچه می گوییم برای خود مردم می گوییم و هیچ منفعتی برای ما ندارد. همه می توانند بروند امتحان کنند ببینند چیزهایی که ما می گوییم بد است. شما بروی نمک دریا بخوری و فشارخونت پایین بیاید، چی گیر من می آید؟

یکی از ایراداتی که در فضای مجازی علیه شما مطرح شده این است که شما گفته بودید در سوره جمعه استفاده از گندم سبوس دار تأکید شده اما عده ای نوشته اند ما تمام سوره جمعه را خواندیم و حتی یک کلمه گندم پیدا نکردیم.

این را من خودم تفسیرش را در می آورم، می زنم توی سایت. حالا دکتر روازاده مگر عالم دینی است؟ یک جا برخورد  کرده دیده گفته، می گردند یک چیزی پیدا کنند که بگویند روازاده اشتباه کرده، اصلاً ما اشتباه کردیم، مثال برای روشن شدن موضوع است، موضوع را می توانی نفی کنی؟ ظلم است که آدم فقط دنبال عیب های یک نفر بگردد و هزار تا عیب روی او بگذارد؛ یعنی این آدم یک حسن هم ندارد؟ هر آنچه که به عنوان سوال مطرح می شود در ذهن مردم، درباره صحبت های من، دلیل بر این نیست که همه اش اشتباه است، شاید من یک جا اشتباه کرده باشم، البته تا حالا موردی نبوده ولی اگر باشد می پذیرم اما این را بدانید ما در شرایطی می رویم سخنرانی می کنیم که هیچ استادی نداشتیم، اینهایی که اساتید دارند می روند تپق می زنند ما خودمان رفتیم دنبال علم گشتیم پیدا کردیم و همه حرف های ما پشتوانه علمی دارد. ما زحمت کشیدیم کار کردیم ده ها برابر یک آدم معمولی که می خواهد لیسانسی بگیرد فوق لیسانسی بگیرد. اما مشکل این است که طرف مقابل ما زرنگ است، از بی خبری مردم سوء استفاده می کند. می آیند حرف مرا درباره آدامس مسخره می کنند، من تعداد زیادی مقاله علمی مطالعه کرده ام و می توانم ثابت کنم بچه ای که از کوچکی آدامس خورده چرا وقتی خاله اش می آید آدامس برایش نمی آورد می زند توی گوشش؛ چون معتاد شده. روی همه آدامس ها می نویسند که چقدر الکل بهشان می زنند. دوست ندارید مردم بفهمند که در مقابلتان بایستند؟ بچه آدامس را جویده و از زیر زبانش جذب شده و مستقیم وارد جریان خونش شده و اعتیاد پیدا کرده... چرا این در و آن در می زنید؟ چرا صحبت های مرا تکه تکه پخش می کنید؟

موضوع استفاده از نوره هم که شما تأکید زیادی روی آن دارید، خیلی مورد تمسخر واقع شده است.

ولی تأثیر معکوس داشته و الان مصرفش رفته بالا... خب ما که حرف بدی نمی زنیم... نوره مگر بد است؟ بدن را تمیز می کند. آنها می گویند آرسنیک دارد مگر می خواهید بخوریدش؟

می مالی به بدن دیگر. خب مگر آرسنیک بد است؟ اگه آرسنیک بد است چرا با سه تا اکسیژن ترکیبش می کنند می شود آرسنیک تری اکساید می آورند در بیمارستان به عنوان داروی درمان سرطان خون استفاده می کنند؟ در حالی که نظر طب اسلامی این است که آرسنیک فقط از طریق جذب پوست و تنفس ضد سرطان عمل می کند ولی اگر وارد خون شود مضر است ولی اینها وارد خون می کنند که ضدسرطان عمل کند.

در مورد آب آشامیدنی چطور؟ شما می گویید آب های شهری وایتکس دارد و مضر است پس مردم چه آبی بنوشند؟

الان خیلی از کسانی که من می شناسم و مریض های ما هستند آب های طبیعی می خورند؛ می روند تهیه می کنند. این همه آب دارد از بین می رود. تانکرها را پر می کنند و می آورند خالی می کنند پای درخت ها، اینها همه آب خوراکی است. همین آب را از چاه ها می کشند. 40 درصد آب تهران آب چاه است دیگر، این 40 درصد آبی را که از چاه می گیرند وایتکس می زنند می دهند دست مردم. آن وقت ما می گوییم همین آب را مستقیم استفاده کن می گویند آب چاه آلوده است.

قضیه کره مارگارین که گفته بودید از فاضلاب درست شده چی بود؟

جمعش کردند دیگر! چون من خبر داشتم. گفتم من اشتباه می کنم دیگه؟ بگویید این چه گیاهی است که تا حالا دنیا خبر نداشته کره می دهد؟

اسمش را بنویسید. جمعش کردند. در فرهنگ کلامی ما می گویند بهت نشان می دهم یک من ماست چقدر کره دارد! یعنی کره را از ماست می گیرند آن وقت چرا شما محصولی را تولید می کنید و رویش می نویسید کره گیاهی؟! بعد از آن یک اتفاق جالبی افتاد؛ خبر دادند یک دانشمند ژاپنی موفق شده به صورت استریل از مدفوع انسان همبرگر درست کند. عکس دانشمند و خبرش را زدم توی سایت. نوشته قیمتش هم سه برابر همبرگرهای دیگر است و کافی است شما فقط آن احساس اکراهی را که نسبت به این موضوع دارید کنار بگذارید وگرنه این خیلی هم خوب است. ما که فقط گفتیم چربی اش را از فاضلاب آوردند، اینها که می گویند همبرگرش را هم آورده اند!

شما تأکید می کنید مردم باید حتماً نان سبوس دار بخورند ولی آرد سبوس دار در ایران خیلی کم است.

تازه یک خبر بد هم داریم؛ دانشمندی 27 سال پیش کشف کرد که قرص آهن را همراه با نان نباید بخوریم، آلزایمر می گیریم و به خاطرش از آمریکایی ها جایزه گرفت.

حالا از همان یافته علمی استفاده کرده اند و آمدند در ایران دارند به عنوان غنی سازی آرد به آردها آهن و اسیدفولیک می زنند و یقین داشته باشید، الان که سه سال از شروع این کار گذشته ولی مملکت ما تا هفت سال دیگر پر از آدم آلزایمری می شود.

پس اینکه شما می گویید مسئولین مشتاق اصلاح وضعیت هستند کجا ثابت می شود؟ اگر این قدر اوضاع وخیم است، چرا کاری صورت نمی گیرد؟

نگران نباشید، دارد زیرسازی می شود، زمینه سازی می شود. امام سال 42 حرکت کرد و سال 57 انقلاب شد. همین که الان دانشکده طب سنتی درست شده، دانشگاه سنتی راه افتاد نشانه خوبی است و انشاالله در آینده تغییراتی اتفاق می افتد.

سارا هاشمی نیک

***************************************************

سه تأمل درباره دکتر روازاده

  1. دکتر روازاده که سهل است؛ همه متخصصان و کارشناسان طب سنتی، بلکه همه متخصصان علوم پزشکی، نمی توانند قسم بخورند که هر چه می گویند درست است و این است و جز این نیست. دانش پزشکی مدرن، مبتنی بر تجربه است و علم تجربی مدام در حال تغییر. یافته های جدید گاهی برخلاف یافته های قدیم است. عیبی هم ندارد. دنیا همین است. این وسط کسی که قسم می خورد حرف طرف مقابل غلط است و شاهرگش بیرون می زند، شاید به اندازه همان کسی اشتباه می کند که قسم می خورد آنچه ادعا می کند عین حقیقت است. بهتر نیست هر کسی حرفش را بزند و فرض بگیرد که شنوندگان عاقل اند؟
  2. دکتر روازاده شاید فرق اش با دیگران این است که صریح تر است و بی ملاحظه تر. خوب و بدش را شما قضاوت کنید، اما همیشه کسانی که صریح تر صحبت می کنند، سوء تفاهم برانگیزترند. آنچه او می گوید از مبنا با آنچه طب غربی می گوید متفاوت است. این نه ویژگی نگاه دکتر روازاده که ویژگی مبنایی طب سنتی ایرانی- اسلامی است که با طب غربی فرسنگ ها فاصله دارد. خیلی از مبنای طب سنتی از نگاه طب غربی شوخی ای بیش نیست؛ اما همین شوخی ها زمانی تنها ستون های دانش پزشکی در دنیا بوده اند و مثلاً ابن سینای بزرگ بر همین ستون ها تکیه داده بوده. از پزشکانی که در چند سال اخیر تخصص طب سنتی گرفته اند اگر بپرسید برای شما توضیح می دهند که در اغلب موارد حتی تلاش برای توجیه بعضی از ادعاهای طب سنتی با یافته های طب غربی، بی فایده است. دو فلسفه متفاوت؛ و حتی دو جهان بینی متفاوت را نمی شود به این راحتی ها با هم هماهنگ کرد.
  3. عده ای می گویند نگران سلامت مردم اند. می گویند اقبال مردم به شیوه های درمانی طب مکمل، آنها را از راه اصلی دور می کند و به سلامت عمومی لطمه می زند. خوش بین باشیم و فرض را بر این بگذاریم که این نگرانی بجاست و کسی نگران بازار کسب و کار سلامت نیست. اما حتماً این دوستان نگرانی های جدی تری هم باید داشته باشند. فقط یکی اش فضای بی صاحب و صد البته مسموم تبلیغات ماهواره ای که هیچ کس برای مدیریت آن نه ایده ای دارد و نه اقدامی می کند. انواع ادعاهای دروغ که در شبانه روز بارها و بارها تکرار می شوند و محصولاتی که در فروشگاه های زیرزمینی فروخته می شوند و کسی ککش نمی گزد. اینها خطرناک تر اند یا حرف های دکتر روازاده مثلاً؟ کسی می تواند ادعا کند نگران سلامت مردم است و آنها را نبیند و فقط نگران دکتر روازاده ها باشد؟

دکتر محمدرضا رجبی شکیب

==============================================

منبع: ماهنامه تندرستی همشهری شماره 147  فروردین 93

http://hamshahrionline.ir/details/253239