بابونه (قسمت آخر) چاپ
برچسب ها: گیاهانبابونهدارو های گیاهیخواص گیاهانداروهای طب سنتیداروی گیاهیخواص بابونهجوشانده بابونهمصرف روزانه بابونهتاثیر بابونه بر سلامتیفواید بابونه

مبدأ و منشأ اطلاعات درج شده در کتب اروپایی

باید دانست که اروپاییان قبل از اینکه گیاهان طبی را روی حیوانات آزمایش کرده و به آثار آن ها پی ببرند، یا در لابراتوارها آن ها تجزیه و موادی از آن ها استخراج کنند به خواص طبی این گیاهان پی برده بودند و آزمایش روی حیوانات یا تجزیه های لابراتواری، همه برای تأیید و محقق شدن مطلب و ایمان به صحت اعتقادات آن ها بوده است.


 

اکنون باید دید که این معتقدات از کجا پیدا شده است. برای پی بردن به این مطلب، به چندین کتاب طبی گیاهی که به زبان فرانسه چاپ شده اند و نگارنده در اختیار دارد، مراجعه می کنیم. این کتاب ها چاپ سال های مختلف، از ده تا نود سال پیش را در برمی گیرد. با مراجعه به این کتاب ها، در می یابیم که خواصی که برای بابونه (مثلاً) امروزه در کتاب ها هست، درست همان است که در کتاب نود سال پیش هم درج شده است. اکنون باید این سؤال پیش می آید که مبدأ و منشأ این اطلاعات که در کتب اروپایی دیده می شود، از کجاست و از چه منبع سرشاری سرچشمه گرفته است؟ تاکنون، کسی به چنین تحقیق تاریخی توجه نکرده و در مقام پاسخ به چنین سؤالی نبوده است. ما برای نخستین بار، طبق مطالعات و تحقیقات دقیقی که  کرده ایم، اعلام می کنیم که تحقیقات یکی دو قرن اخیر اروپاییان درباره گیاهان طبی، از کتاب تحفه المؤمنین، معروف به تحفه حکیم مؤمن، تألیف میرمحمد مؤمن از پزشکان نامی عصر شاه سلیمان صفوی، سرچشمه گرفته است.

عموم مورخان دنیا معترف اند که اساس طب و داروسازی کنونی دنیا، از قانون ابن سینا اقتباس شده و ترجمه لاتینی آن مدت 500 سال در دانشکده های پزشکی اروپا تدریس می شده است. میرمحمد مؤمن نیز در تألیف کتاب تحفه المؤمنین از قانون ابن سینا متأثر شده و قسمت های اصلی و اساسی آن را از آن منبع فیاض اقتباس کرده است، ولی شاهکار میرمحمد مؤمن، که در دنیای قدیم و جدید بی نظیر است، در این است که خلاصه و چکیده دو هزار سال مطالعه درباره گیاهان دارویی را جمع آوری کرده و یک عمر طبابت توأم با تحقیقات و تجربایت شخصی درباره گیاهان دارویی را با بحث و انتقادی نظیر دکارت همراه کرده و در نتیجه، آنچه در کتاب های قدیم زاید و باطل بوده، حذف و آنچه واقعیت و حقیقت داشته به طور کامل در کتاب خود منعکس کرده است و از این لحاظ، بسی بر مندرجات کتاب قانون ابن سینا برتری دارد.

میرمحمد مؤمن برای تألیف کتاب خود، کلیه کتبی را که تا آن زمان درباره علم طب و خواص گیاهان طبی تألیف شده است از قبیل حاوی کبیر (تألیف محمد بن ذکریای رازی)، قانون ابن سینا، جامع بغدادی، جامع ابن بیطار، جامع انطاکی، کتاب کامل الادویه، جامع الادویه، معالجات بقراطی، شفاء الاسقام، معالجات ایلاقی، کناش فاخر (تألیف رازی)، بختیشوع، کامل الصناعه (تألیف علی ابن عباس مجوسی اهوازی)، مصنفات حنین بن اسحق و تألیفات پزشکان قدیم هند و بسیاری از کتب طبی و داروسازی قدیم را از نظر نقاد و موشکاف خود گذرانده و اهل علم را با تألیف کتاب خود، از آن همه بی نیاز کرده است.

از ابتدای سلطنت سلسله صفویه، که مقارن با پیدایش نهضت علمی اروپا بود و آتش عشق کسب دانش و رقابت های علمی به شدت هر چه تمام تر در قلوب مردم اروپا شعله ور شده بود، دسته دسته جهان گردان و سیاحان به سراسر جهان سیر و سفر کردند و از هر جا توشه هایی برای دانشمندان خود به ارمغان بردند. می دانیم که یک دسته از این جهان گردان هم به ایران آمدند و با خود هر چه توانستند، کتاب های خطی را به همراه بردند. هدیه سلاطین ایران به این سیاحان نیز از این کتاب های خطی نفیس بود که اکنون همچون اوراق زرین در بزرگ ترین موزه های کشورهای اروپا موجود است و این امر تا اواخر سلسله قاجاریه ادامه داشت، چنان که ناصرالدین شاه قاجار موقعی که دکتر طولوزان، طبیب مخصوصش، پس از سالیان دراز اقامت در ایران به اروپا برمی گشت، چند جلد کتاب خطی از همین قبیل به او هدیه داد و حتی در زمان خود ما موقعی که نمایندگان علمی یکی از کشورهای هم جوار برای بازدید دانشگاه تهران آمدند، موقع مراجعت، از طرف دانشگاه یک جلد کتاب تحفه المؤمنین به آن ها هدیه شد.

کتاب تحفه از نظر توصیف انواع گیاهان طبی و تشخیص آن ها از یکدیگر و شرح خواص طبی آن ها، بر همه کتاب های قدیم، حتی قانون ابن سینا ترجیح دارد.

اکنون برای اینکه ثابت شود مأخذ و مبدأ نوشته های اروپاییان درباره بابونه و هم چنین سایر گیاهان طبی از کتاب تحفه حکیم مؤمن است، توجه خوانندگان را به این نکته جلب می کنیم که در کتاب های امروزی اروپا می نویسند چندین نوع بابونه در طبیعت موجود است که سه نوع آن ها مصرف طبی دارد. خواص این سه نوع خیلی شبیه به یکدیگر و از حیث شکل ظاهری هم مختصر اختلافاتی با هم دارند:

1.      بابونه رومی که نام علمی آن آنتمیس است.

2.      ماتریکر که نام علمی آن ماتریکاریا یا پیروتروم پارتنیوم است.

3.      پیرتر که لغت علمی آن آنتمیس پیرتروم می باشد.

تاکنون، هیچ یک از پزشکان و داروسازان ایران و جهان که کتاب های اروپایی را مطالعه کرده اند، متوجه نشده اند که چرا در این کتاب ها، برای توصیف خواص بابونه خواص انواع مشابه آن را که خیلی نزدیک به یکدیگرند، شرح داده اند و چه احتیاجی به این کار هست. این مسئله درست مثل این است که ما خواص انگور عسگری و انگور ریش بابا را جداگانه مورد مطالعه قرار دهیم.

در جواب باید بگوییم این حد دقت و موشکافی درباره بابونه که حتی اختلافات جزئی را مورد توجه قرار می دهند، اروپاییان از کتاب تحفه اقتباس کرده اند. بابونه رومی در کتاب تحفه، با عنوان بابونه یا بابونج ذکر شده؛ ماتریکر به نام اقحوان یا بابونه گاو چشم و پیرتر با عنوان عاقرقرحا شرح داده شده است.

در کدکس، که کتاب رسمی داروسازی است، ماتریکر (اقحوان) را چنین توصیف می کند:

گل های آن در قسمت وسط زرد و در اطراف آن گل های سفید می باشد طعم آن تلخ و عطری است.

در تحفه، صفات اقحوان را چنین شرح می دهد:

شاخه های او باریک و برگش شبیه به برگ گشنیز و رازیانه و گلش زرد و مدور و در اطراف او برگ های ریزه سفید و از گل بابونه بزرگ تر و ثقیل الرایحه با اندک تلخی و بالحقیقه قسمی از بابونه است و فرق آن است که بابونج تخم دارد و او ندارد و مستعمل گل اوست.

یک دفعه دیگر، عبارت کدکس و عبارت تحفه را بخوانید و شباهت آن را به یکدیگر دریابید!

پیترتر در مورد عاقرقرحا می نویسد:

یعنی، گیاه کرکدار شاخه های آن روی زمین خوابیده، به طول 30-10 سانتی متر، ریشه آن به طول 15-6 سانتی متر و به قطر 15-5 میلی متر، طعم آن خیلی تند است.

و در تحفه راجع به عاقرقرحا چنین نوشته شده است:

عاقرقرحا: شاخ و برگ و گل شبیه بابونه بزرگ و با زغب و سفید و مفروش به زمین و بیخش قریب به شبری و به سطبری انگشتی و تند و محرق و گلش زرد دندانه دار مثل گل بابونه می باشد.

توضیح آنکه کلمه ((با زغب)) یعنی کرکدار که در بالا (کدکس) به لغت ((velue)) ذکر شده، شاخه مفروش بر زمین همان است که در بالا به عبارت ((tiges aeriennes couches)) قید گردیده است. ((بیخش قریب به شبری و به سطبری انگشتی)) همان است که در بالا برای ابعاد ریشه (Racine) ذکر کرده است.

و ((طعم تند و محرق)) همان است که به عبارت ((Seveur bientot Extremement Piquante)) ذکر شده است.

برای اینکه معلوم شود تا چه اندازه اروپاییان از خواص گیاهان طبی مندرج در کتاب تحفه و سایر کتب طب قدیم ایران استفاده کرده اند، خاصیت بابونه را عیناً از متن کتاب تحفه نقل کرده و بعضی از خواص آن را عیناً در کتب امروز اروپایی دیده می شود، درج می کنیم:

بابونج- به فارسی بابونه گویند. مدر بول و حیض و عرق و شیر و مقوی دماغ و اعصاب و باتریاقیت و جهت تب بلغمی و سوداوی و مرکبه، تنقیه سینه و دردسر و نزله و امراض دماغی و تحلیل بقایای رمد و ریاح گوش و درد جگر و احشاء و مقعد و رحم احتباس حیض و عُسر بول و عُسر ولادت و اخراج سنگ مثانه و تسکین دردها و ورم جگر و ربو و یرقان و اعیا و عفونت سودا و بلغم و قولنج ایلاوس دردناک، شرباً و ضماداً نافع است.

و در اقحوان که آن نیز نوعی بابونه است می نویسد:

جهت قراقر معده و شرب نیم مثقال آن با سکنجبین جهت برانگیختن اشتها نافع است.

البته همه این ها، کم و بیش در قانون ابن سینا نیز مندرج است که قرن ها در دانشکده های پزشکی اروپا تدریس می شده است و اروپاییان، نسل به نسل، این خواص گیاهان طبی را از کتابی به کتاب دیگر نقل کرده اند، تا اینکه امروز هم در کتاب ها آن ها را می بینیم، منتها پس از اینکه علوم، مخصوصاً علم شیمی ترقی کرد؛ شیمی دان ها در آزمایشگاه به این گیاهان طبی پرداخته، موادی از آن ها استخراج کردند و پزشکان و فیزیولوژیست ها این گیاهان را عیناً در حیوانات آزمایش کرده و در حقیقت صحت گفتار پزشکان قدیم ایران را تأیید و تصدیق کردند.

در خاتمه این بحث، گوییم شلیمر، که یک پزشک گیاه شناس هلندی بوده است، در زمان ناصرالدین شاه قاجار به ایران آمده و در مدرسه دارالفنون به تدریس طب پرداخته و کتابی در گیاهان طبی تألیف کرده است که در مدت 90 سال اخیر همواره مورد استناد اهل علم بوده است. در مبحث بابونه می نویسد:

ایرانیان به خواص طبی بابونه آشنایی دارند و آن را مانند سبزی در آش و خورش به کار می برند.

ما بابونه را نیز همانند هزاران چیز دیگر، از دست دادیم و به عبارت درست تر سیل تمدن اروپا آن ها را از بین برد و در ردیف باورهای خرافی قرار داد.